18 آذر 1397 - 11:48
رابطه معکوس «شکوفایی خانواده ایرانی» و عضویت در سازمان‌های بین المللی

استمرار اقتدار انقلاب با «جمعیت جوان»

بعد از تذکر رهبرمعظم انقلاب و ابلاغ سیاست‌های کلی نظام در خصوص بازبینی سیاست‌های جمعیتی در کشور، عزم عمومی بر توقف برنامه‌های کاهشی و اصلاح هرم جمعیت قرار گرفته است. به طوری که حتی بسیاری از خانواده‌ها به رغم داشتن مشکلات معیشتی غیر قابل انکار برای فرزندآوری برنامه‌ریزی می‌کنند و نسبت به این مسئله حساسیت‌هایی در سطح جامعه ایجاد شده است.
نویسنده :
نفیسه ابراهیم زاده انتظام
کد خبر : 1894

پایگاه رهنما :

بعد از تذکر رهبرمعظم انقلاب و ابلاغ سیاست‌های کلی نظام در خصوص بازبینی سیاست‌های جمعیتی در کشور، عزم عمومی بر توقف برنامه‌های کاهشی و اصلاح هرم جمعیت قرار گرفته است. به طوری که حتی بسیاری از خانواده‌ها به رغم داشتن مشکلات معیشتی غیر قابل انکار برای فرزندآوری برنامه‌ریزی می‌کنند و نسبت به این مسئله حساسیت‌هایی در سطح جامعه ایجاد شده است. با این حال سازمان‌های غربی از جمله صندوق جمعیت ملل متحد تلاش‌های گسترده‌ای برای جلوگیری از شکست پروژه گران‌قیمت سقوط جمعیت در ایران را آغاز و در این راه از داخل نیز اقدام به یارگیری کرده‌اند. هر پدر و مادری وقتی تصمیم به فرزندآوری می‌گیرد ابتدا به تهیه مقدمات آن فکر می‌کند که مسائل اقتصادی و معیشتی یکی از مؤلفه‌های غیر قابل چشم‌پوشی مجموعه این مقدمات است. با این حال توجه افراطی به این مسئله نباید خانواده‌ها را در دام دکترین امنیت ملی امریکا بیندازد که در ایران اجرا می‌شود. به استناد آخرین نظرسنجی صورت گرفته در مراکز بهداشتی و درمانی کشور قریب به اتفاق والدین نمی‌خواهند در جنگ جمعیتی سرباز جبهه‌ای علیه کشور خود باشد.
کودکان غیراقتصادی و گردنه راهبردی ۲۰۳۰!
با این حال گروهی در داخل، همراه با سیاست‌های خارجی که اتفاقاً پست‌های اثرگذاری در حوزه مطالعات جمعیت را نیز در اختیار دارند، سعی در شنا کردن خلاف جریان «بازنگری سیاست‌های کاهشی جمعیت» دارند و تلاش می‌کنند جامعه را نیز با خود همراه کنند. مانند همکاری نزدیک با سازمان‌های بین‌المللی که طبق سند منتشر شده از سوی پنتاگون برنامه‌های آن‌ها در سطح جهان به عنوان عملیات نظامی و غیر نظامی ارتش امریکاست. تعدادی از این سازمان‌ها عبارتند از: CMOC مرکز عملیات نظامی و غیرنظامی امریکا، USG دولت ایالات متحده، UN سازمان ملل متحد، UNFPA صندوق جمعیت سازمان ملل، UNICEF کمک‌های ملل متحد به کودکان (یونیسف) (FAO فائو)، WHO سازمان بهداشت جهانی، Word bank بانک جهانی، IMF صندوق بین‌المللی پول و...، NGO سازمان‌های مردم نهاد، ICRC کمیته بین‌الملل صلیب سرخ، DART تیم کمک در مواقع بحران و OFDA اداره کمک‌های خارجی در بحران. مؤسسات یاد شده در برخی موارد حتی به خود اجازه می‌دهند از کودکان کشور‌های کمتر توسعه یافته با عنوان کودکان غیر اقتصادی یاد کنند و در برنامه‌های خود برای آن‌ها حتی حق حیات هم قائل نیستند. به طوری که گزارش تحلیلگران شرکت «رند» بیان می‌کند: «کودکان در جهان سوم دارای ارزش اقتصادی منفی هستند! آن‌ها از طبقه کارگر بوده و آماده رهبری شدن توسط سوسیالیست‌ها و انقلاب‌های کمونیستی می‌باشند. بنابر این دولت‌های فقیر باید از افزایش جمعیت کشور خود جلوگیری کند و جانسون نیز از این گزارش نتیجه می‌گیرد که ۵ دلار سرمایه‌گذاری در کنترل جمعیت پر سودتر از ۱۰۰ دلار در رشد اقتصادی است». نگرانی اصلی این شرکت‌ها این است که تا سال ۲۰۳۰ نسبت به سال ۲۰۱۰ جمعیت مسلمانان حدود ۶۰۰ میلیون نفر افزایش می‌یابد و به ۲ میلیارد و ۲۰۰ میلیون نفر خواهد رسید در حالی که جمعیت کشور‌های اتحادیه اروپا تقریباً در حد همان ۴۰۰ میلیون نفر ثابت خواهد ماند.
ایران ۴ دهه دیگر پیر می‌شود
جمعیت بزرگ‌ترین سرمایه هر کشور و محور جلب و هدایت همه سرمایه‌هاست و یکی از ارکان مهم قدرت هر کشور، در ردیف ثروت‌های خدادادی، برخورداری از فرهنگ غنی، فناوری‌های برتر و توان نیرو‌های مسلح است. بنابراین جمعیت زیاد، در یک مدیریت کارآمد اقتصادی نه تنها تهدید نیست، بلکه به عنوان یک فرصت بی‌نظیر تلقی می‌شود. این در حالی است که در کشور ما و در اثر اجرای سیاست‌های تنظیم خانواده و بستر‌سازی فرهنگی و برخی عوامل اجتماعی، سطح باروری و آهنگ رشد سالانه جمعیت طی سال‌های ۶۵ تا ۸۵ به کمتر از نصف کاهش یافت. همچنین میزان باروری کل از ۶/۵ نوزاد زنده برای هر زن ایرانی در ۱۳۶۵ به کمتر از ۱/۳ نوزاد رسید. علاوه بر این میزان رشد سالانه جمعیت از ۲/۳ درصد در ۱۳۶۵ به کمتر از میانگین ۲ درصد و تمرکز بیش از ۴۰ درصد از کل جمعیت در سنین کمتر از ۱۵ سال، به رقمی حدود ۲۵ درصد در ۱۳۸۸ کاهش یافت. به طوری که برآورد‌های آماری نشان می‌دهد تا ۴۰ سال آینده از هر چهار نفر ایرانی یک نفر سالمند خواهد بود.
سیاست‌های جمعیتی کشور، چاقویی که دسته خود را برید!
با این وجود و در حالی که نرخ موالید در کشور در سال ۱۳۷۳ به ۸/۱ درصد رسید، اقدامات و برنامه‌های اجرایی همچنان بر آتش تنور کاهش جمعیت می‌دمد. به طوری که گسترش سطح آگاهی عمومی افراد جامعه در زمینه نیاز‌ها و مشکلات ناشی از رشد بی‌رویه جمعیت از طریق رسانه‌های عمومی به ویژه صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران در دستور کار قرار می‌گیرد. به اضافه تأمین و توزیع گسترده وسایل پیشگیری از بارداری در سطح مناطق جغرافیایی به ویژه روستا‌ها و مناطق محروم کشور، کسب دانش و انجام مطالعات جهت استفاده از روش‌ها و تکنولوژی‌های جدید در امر پیشگیری از بارداری و لغو تمامی قوانین، مقررات و امتیازات اقتصادی و اجتماعی مشوق خانواده‌های پر جمعیت که مجموع اجرای این برنامه‌ها به همراه تحقق برنامه‌های فرهنگی و اجتماعی امروز برای کشورمان شرایطی را رقم زده است که بر اساس آن ایران با وجود داشتن یک صدم جمعیت جهان و ۳۲ در صد امکانات جهان، بیش از سه چهارم برابر میانگین جهانی عقیم‌سازی دارد. حدود ۶۰ درصد زایمان‌ها در ایران به روش سزارین است. سه میلیون زوج نابارور در ایران وجود دارد و ۱۴ درصد زوج‌های ایرانی دچار ناباروری هستند و هنوز اقدام عملی مؤثر برای استفاده از امکانات بیمه‌ای برای درمان ناباروری فراهم نشده است. صندوق جمعیت سازمان ملل از بزرگ‌ترین حامیان طرح تنظیم خانواده و پروژه کاهش جمعیت در ایران بوده و در این زمینه کمک‌های مالی بسیاری به کشور داشته ولی اکنون که کشور دچار بحران کاهش رشد جمعیت و سالمندی قریب الوقوع ساختار جمعیتی شده است، نه تنها هیچ برنامه‌ای در این زمینه ندارد بلکه پیر شدن جمعیت ایران را امری حتمی و خدشه‌ناپذیر می‌داند.
حذف برخی کشور‌ها از جغرافیای جهانی
همچنین ایجاد تعادل اقتصادی و جمعیتی در جهان به نفع خود، پیشگیری از گسترش اسلام و تمدن اسلامی، تبدیل کشور‌های پر جمعیت به کم جمعیت و تجزیه آن‌ها از جمله اهداف برنامه‌های غرب برای کنترل جمعیت در کشور‌های اسلامی است. این در حالی است که هفته‌نامه اکونومیست نیز در گزارشی از پروژه بلندمدت‌تر دیگری پرده بر می‌دارد. بنابراین گزارش با ادامه روند فعلی و بی‌میلی دختران و زنان به ازدواج و به هم خوردن ترکیب متناسب جمعیتی بین زن و مرد، با تعیین جنسیت در بسیاری از کشور‌های آسیایی (چین و هند) حداکثر تا سال ۳۵۰۰ کشور‌هایی از جمله ایران از روی زمین محو خواهند شد زیرا تعداد کافی دختر برای جایگزینی مادران امروز وجود نخواهد داشت. در این میان به شکل محسوس و مشکوکی رکود اقتصادی و رفاه‌زدگی و تغییر معیار‌های رفاهی زندگی، توسعه شهر‌نشینی و معماری شهری با این پروژه‌های هدایت شده همراهند. به بیان دیگر سیاست‌های ضد جمعیتی در اتاق‌های فکر جهانی با روکش‌های فریبنده حفظ رفاه اجتماعی، دسترسی به امکانات بهداشتی و تحصیلی، اشتغالزایی، برابری و مشارکت فعال زنان و مردان در جامعه دنبال می‌شوند. ایده آل‌هایی که به سرعت می‌توانند در میان عامه مردم جای خود را باز کنند و هیچ مسئولی حاضر به پرداخت هزینه‌های مقابله با آن‌ها نیست.
برچسب ها: جمعیت مردم ایران

ارسال نظرات